
یادته یه روز گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده
گفتم:اگه بارون نبود چی
گفتی:اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمونم گریش میگیره
گفتم یه خواهش دارم:وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار
گفتی:چشم
حالا امروز من دارم گریه میکنم اما اسمون نمیباره.تو هم اون دور دورا وایستادی و بهم مخندی
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1